عکس ۲۰۱-ماکارونی با ته دیگ دلبرشششش

۲۰۱-ماکارونی با ته دیگ دلبرشششش

۱۸ آذر ۰۰
سلام عزیزای دلم🌹
لطفا استوریا رو ببینید
خیلی زیباست،زندگینامه زیبا و البته تکان دهنده شهید عزیز هستش
ک تو کپشن جا نمیشد🙏🏼
#قرار_معنوی
شهید_شاهرخ_ضرغام"حر انقلاب"
ولادت:۱۳۲۸/۱۰/۱
محل ولادت:تهران
شهادت:۱۳۵۹/۹/۱۷
محل شهادت:آبادان

خیلی کوچک بود که سایه یتیمی روی سرش سایه انداخت،از همان موقع تا وقتی که قد کشید و با آن هیکل درشتش بر و بازویی برای خودش بهم زد و شد یکه بزن محله، به اندازه پلک زدنی گذشت.

از همان بچگی هم قید درس و مدرسه را هم وقتی معلم کلاس فقط به آقازاده کلاس نمره قبولی داد، زد و همین اتفاق شد بهانه ای برای آشکار شدن گوهرِ مردانگی و زیر بار ظلم نرفتن او

شاخ و شانه کشیدن و چاقو کشی هایش که با قرار گرفتن او در کنار دوستانی از همین جنس،باعث شد تا گنده لات محل شود.

روزها را در کاباره شب می کرد تا آن جا که شده بود نگهبان آنجا.
یکی از روزهای همین ایام چشمش افتاد به خانمی که برای اجاره خانه و خرج فرزندانش مجبور به ایستادن پشت میز کاباره و امرار معاش از درآمد آنجا بود
به غیرت مردانه اش بر خورد، رگ گردنی شد و ضربانش بالا گرفت.
زن را راهی خانه کرد و خودش خرج آن خانواده بی سرپرست را داد

شاهرخ که دل در گرو مردانگی و آزادگی داشت،از شاه و دربار هم که کارشان جز ظلم و زور نبود تنفر داشت اما از آن طرف دلداده حسینی بود که مظهر همان مردانگی و آزادگی بود.
محرم که می شد با همان هیکل درشت و ابهتی که داشت میان دار هیئت میشد و با یا حسین هایش دیگر کسی جرئت نمی کرد آن هیئت را از عزاداری منع کند

این دلدادگی و مشتی گری لطف ارباب را هم درپی داشت که وقتی در کنار دعای روز و شب مادر،شاهرخ قرار گرفت سبب شد تا به یک باره با حرف های حاج اقای هیئت بیدار شود و ره صدساله را یک شبه برود.
در مشهد_الرضا توبه کرد و اشک ندامت ریخت بر گذشته ی سیاهش

عاشق امام خمینی"ره" شد تا آنجا که عشق او را با جمله ی «خمینی فدایت شوم» روی سینه اش خالکوبی کرد. گوش به فرمان امام،جانش را کف دست گرفت و از مبارزه با ضدانقلاب داخلی تا جبهه های جنگ با دشمن خارجی رفت.بسیجی شد و ملحق شد به گروه فدائیان اسلام

در جبهه دست همه رفقای قدیمی اش را که همه از داش های تهران بودند را گرفت و گروه آدم_خوارها را تشکیل داد. همان گروهی که دشمن با شنیدن نامش رعشه به جانش می افتاد و می ترسید

آدم خوارها در جهاد نفس و جهاد تن آنقدر پیشرفت کردند که به گروه پیشرو معروف شدند. پایان قصه گروه پیشرو هم شهادت شد. السابقون_السابقون_اولئک_المقربون.

آری
شاهرخ ،پاک شد و خاک شد.حال از او نامی مانده به بزرگیِ حر_انقلاب و پیکری که هنوز هم در آغوش جبهه به امانت مانده است

✍نویسنده :طاهره_بنایی منتظر

🕊به مناسبت سالروز شهادت شهید شاهرخ_ضرغام


🥀مزار شهید :جاوید_الاثر🌷

#گرافیست_الشهدا
...